در تقویم جمهوری اسلامی ایران، روز اول محرم به نام روز شعر و ادبیات آیینی و روز بزرگداشت محتشم کاشانی نامگذاری شده است.
«داستان نخستین آشنایی من با خیام هرگز از خاطرم نمیرود. اول باری که با این پیر سپیدموی دیرینهروز آشنا شدم سیزدهساله بودم. درست یادم نیست که آن نسخه چاپی پاره پرغلط و بازاری رباعیاتش را کدام یک از یاران مدرسه به من داده بود اما یادم هست که با وجود سختگیری و دقتی که پدرم در کار تربیت و تهذیب من داشت، نتوانست از ورود این کتاب (که آن را سراسر کفر و شک و الحاد میدانست)به خانه ما (که آن روز جز بانگ نماز و ذکر قرآن در آن هیچ نبود) جلو بگیرد و مرا از داشتن و خواندن آن منع کند.»این مقدمه یادداشتی است که عبدالحسین زرینکوب نامدار و پرفرهنگ ایرانمان درباره خیام نیشابوری یا به قول خودش «پیر سپیدموی دیرینهروز» یا «پیر نومید بیباک» مینویسد.
سیمین دانشور نویسنده و مترجم ایرانی در 8 اردیبهشت سال 1300 ش چشم به جهان گشود. سیمین نه به معنا و مفهوم کلیشهای امروزه، بلکه به معنای خود کلمه در خانوادهای ادبدوست و ادبپرور و مرفه میزیست.پدرش پزشکی حاذق و مشهور، مادرش نیز نقاش بود. از همان بدو زندگی با ادبیات فارسی درآمیخته شد.
محمد بن عزالدین حسین ابن عبدالصمد جبل عاملی حارثی همدانی، معروف به شیخ بهایی حکیم، فقیه، عارف، منجم، ریاضیدان، شاعر، ادیب، مورخ و دانشمند نامدار قرن دهم و یازدهم هجری است که در دانشهای فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات تبحر داشت.
اول اردیبهشت ماه جلالی آغاز نگارش کتاب گلستان سعدی است؛ به همین مناسبت از سال ۱۳۸۱ در تقویم رسمی کشور، یکم اردیبهشت ماه روز سعدی نامیده شده است.
قرآن ماندگارترین اثر آسمانی و جاودانهترین پیامی است که خداوند برای هدایت بشر بر قلب شریفترین بنده خویش، محمد ابن عبدالله(ص)نازل فرمود.
میثم نیلی یکی از اساتید برجسته هنر نگارگری است که هنر خود را نزد اساتیدی همچون پدربزرگ خود یعنی ناصر نیلی، دکتر مهرداد صدری، دکتر هوشنگ جزیزاده و دکتر محمدباقر آقامیری فرا گرفته است.
«کوکب جهید ناگه و از فرش چون شهاب/ زی عرش شد ستاره کیوان آسمان/ برشد سرود زهره که هان ای فرشتگان/ مهتاب ما نشسته بر ایوان آسمان»
ملاهادی سبزواری، حکیم، عارف و شاعر شیعه عصر قاجار، متخلص به اسرار، یکی از عالمان میراثدار بزرگ فکر، اندیشه و حکمت اسلامی و از چهرههای حکمت متعالیه بود.
کمالالدین اسماعیل بن جمالالدین عبدالرزاق اصفهانی تنها چهره مشهور اصفهانی است که نامش بر دو خیابان اصفهان نقش بسته و باوجودآنکه مقبرهاش در اصفهان است، کمتر در میان مردم اصفهان شناخته شده؛ گویی زمانه پرنشیب و فراز این شاعر پس از درگذشت او نیز همچنان با نامش گره خورده است.
شامگاه دوشنبه سوم خرداد 1400 خبری غیرمنتظره جامعه ادبی و هنری اصفهان را در بهت فرو برد. محمود نیکبخت معلم، نقاد و مرد با دانش و صاحب اندیشه اصفهان درگذشت و دست به دست شدن عکسها، اشعار و تکههای کوتاهی از فیلمهای سخنرانیاش در فضای مجازی جدیتر از همیشه ما را با شوخی تلخ و بیرحمانه مرگ مواجه کرد! مگر چیزی میتوانست آن صدای رسا، آن بیان محکم و بیپرده را خاموش کند و آن چشمهای براق و همیشه جستوجوگر را بر زندگی ببندد؟! مرگ کسانی که گویی هر آنِ زندگی را زندگی میکنند باورنکردنیتر از دیگران است و قرابتشان با مرگ یک شوخی تلخ بزرگ!
صائب تبریزی را همگان میشناسند؛ شاعری که در اصفهان برای همیشه آرام گرفت و مقبرهای هم برایش ساخته شد، اما در حمله افغان قبر او گم شد؛ چنانکه دویست سال بعد پیدا و عمارتی بر آن بنا شد که اکنون نیز در حاشیه خیابانی به همین نام، پابرجاست. این مطلب، داستان ساخت عمارت مذکور است که اکنون خود یکی از میراث فرهنگی اصفهان محسوب میشود. صائب تبریزی از شعرای عصر صفوی است. او به دربار صفوی راه یافت و مدتی را نیز به سیاحت هند رفت.