یکی از ابعاد مهم و بلکه مهمترین بخش پیام امام خمینی(ره) به آقای گورباچف، رهبر اتحاد جماهیر شوروی سابق، دعوت به مبدأ و معاد عالم هستی بود.
کنارگذاشتن ایدئولوژیهای مادی، چه سوسیالیستی و چه لیبرالیستی و بازگشت به معنویت و متافیزیک ادیان الهی، بهویژه اسلام ناب، راهحلهایی برای شکوفایی آینده روسیه بود که توسط حضرت امام خمینی(ره) در قالب نامهای توسط آیتالله جوادیآملی به آقای گورباچف انتقال داده شد.
نامه تاریخی امام خمینی(ره) به میخائیل گورباچف، رهبر اتحاد جماهیر شوروی سابق، در تاریخ ۱۱ دی ۱۳۶۷ نوشته و توسط آیتالله جوادی آملی، محمدجواد لاریجانی و مرضیه حدیدچی دباغ به او تحویل داده شد.
انقلاب ما از 15خرداد1342 امام آغاز شد. ما در آن سالها شهدای زیادی تقدیم انقلاب کردیم. طلاب را از پشتبام مدرسۀ فیضیه به حیاط پرتاب میکردند.
وقتی امام از طریق مخالفت با کاپیتولاسیون روشنگری کردند و این موضوع بین مردم ترویج شد، جامعه کموبیش به این نتیجه رسید که در خفقان است و آمریکاییها دارند بر ایران تسلط پیدا میکنند.
روحانیت و مراجع آن زمان هرکدام در اصفهان، نماینده و پایگاهی داشتند؛ مثلا نماینده آیتالله خویی، آقای شمسآبادی بود که جایگاه خوبی داشت. امام خمینی(ره) آن زمان در اصفهان نماینده خاصی نداشتند.
زمانی که قرار بود امام به ایران بیایند، معلمان اصفهان تصمیم گرفتند برای استقبال از ایشان، افرادی را که مشتاق هستند، ثبتنام کنند و با اتوبوس به تهران ببرند.
یکی از فعالیتهای مؤثر پیشگامان انقلاب این بود که برای تشکیلات خود در بعضی از شهرستانها، شعبههایی تأسیس کردند. هسته مرکزی این تشکیلات در محله جویآباد، منزل آقای ضیاءالدین علامه بود.
مردم ناراحتیهایشان را بهشدت ابراز میکردند. حتی در روضهها اگرچه صراحتا مسئله مطرح نمیشد، بیشترین اشک مردم بهخاطر شهدای انقلاب میریخت.
بعد از واقعه پانزده خرداد و کشتار مردم در تهران، قم و ورامین و ازجمله حوزه علمیه فیضیه در قم، من و پدربزرگم و عموی پدرم یک سفر به قم رفتیم.
واقعه 15 خرداد 42 بعد از دستگیری امام در شب 15 خرداد بود. مأموران شاه نیمهشب حضرت امام را در قم دستگیر کرده بودند. البته در خاطرات حسین فردوست هست که میگوید در یک مهمانی بودیم با شاه و نخستوزیر.
رحلت حضرت آیتالله بروجردی دهم فروردین سال 1340 بود و بعد از آن ما در مبارزات روحانیون همراه و همگام با آیتالله خمینی راه افتادیم.