به گزارش اصفهان زیبا؛ «علیه تربیت فرزند» کتاب نام آشنای قفسههای بخش روانشناسی کتابفروشیها و کتابخانههاست. زیر نام عنوان نوشته است: «برای فرزندمان باغبان باشیم یا نجار؟». به نویسندگی خانم «آلیسون گوپنیک» و ترجمه «مینا قاجارگر» از نشر «ترجمان». برداشت اولی که من از عنوان کتاب داشتم این بود که قرار است کتابی بخوانم که سرشار از راهکارهای والدگری بیعیب و نقص است. طبق عادت شروع میکنم از فهرست میخوانم و خطبهخط با واژهها پیش میروم.
اوایل کتاب پر از مطالب کلی و مفاهیم نظری مربوط به علم رشد و تربیت کودکان است. چندصفحهای پیش میروم؛ اما از تغییر روند در کتاب خبری نیست. از این جمله خوشم میآید: «بینظمی و بیثباتی ،دشمنان یک نجار هستند؛ دقت و کنترل، یاران او هستند. دو بار اندازه بگیر، یک بار ببُر.» زیرش خط میکشم و رد میشوم. صفحه 99 که میرسم، با عنوان «انواع عشق» و «معمای تعهد» و از این قبیل عناوین روبهرو میشوم. میفهمم به این زودیها با مطالب کاربردی مواجه نمیشوم. همچنان پیش میروم و عنوان گیرای کتاب، مانع از رهاکردن آن میشود. کتاب پر از جملات اینچنینی است: «ما از بچهها مراقبت نمیکنیم به این دلیل که دوستشان داریم؛ ما آنها را دوست داریم چون از آنها مراقبت میکنیم.»
کمکم نگاهم را تغییر میدهم. ژست دانشجوی رشته روانشناسی کودک میگیرم و اینبار راحتتر پیش میروم. با این نگاه، کتاب پر از تجربههای شخصی نویسنده میشود و آزمایشهای جالبی که نتایج جالبتری به جا میگذارند. یکسوم از کتاب که میگذرد، نویسنده به طور خاص به دوران نوزادی میپردازد. از اسطوره «نورونهای آینهای» مغز سخن میگوید و تقلید ناخودآگاه نوزاد از اعمال و رفتار والدین و اطرافیانش.
بخشی از کتاب با عنوان «مناسک» به نگارش درآمده است که به همان «آداب و رسوم» خودمان اشاره دارد. میگوید: «به نظر میرسد در تکامل فرهنگی، انتقال مناسک به نسلهای بعدی به اندازه انتقال تکنولوژیها مهم باشد.»، «مناسک بهطور خاص به این منظور طراحی شدهاند که به دیگران بگویند شما متعلق به یک گروه اجتماعی خاص هستید.» اینها را پژوهشگری از مغربزمین میگوید؛ آنهم درست زمانی که جوانان ما در فکر رهایی و آزادی از مناسکاند. بیتوجه به اینکه مناسک، نشانگر بخش مهمی از هویت فردی و اجتماعیشان هستند. از «ذاتگرایی» حرف میزند و مینویسد: «کاشف به عمل آمده است که حتی کوچکترین بچهها هم به زیر سطح مینگرند و تلاش میکنند ماهیت عمیقتر اشیای اطرافشان را بفهمند.» «وقتی نوبت به فهم جهان فیزیکی و زیستشناختی میرسد، این نوع فکرکردن ذاتگرایانه واقعا سودمند است.»
به بخش «تأثیر بازی» که میرسیم، شعر کودکانهای که پسر پنجسالهام از شبکه پویا یاد گرفته و میخواند، در ذهنم تداعی میشود: «برای ما بچهها بازی یعنی زندگی…». نویسنده این کتاب هم بازیکن نقش اول را در نمایشنامه تربیت فرزند به عهده جناب «بازی» میگذارد. آنجا که منِ مادر از بیهدفی بازی با بچهها فراریام، میگوید: «احمقانهبودن بازی، غرابت ظاهرا اتفاقیاش، همان چیزی است که آن را مفید کرده است.» «در کودکان انسان، مبارزهبازی در دوران اولیه زندگی با توانایی اجتماعی بهتر در سنین بالا در ارتباط است. در جامعه پسربچهها، مبارزه قاطعترین نشانه دوستی است.» و این جمله خانم نویسنده را من هر روز، با لگدهای راست و چپ پسرک پنجسالهام زندگی میکنم.سه روز از شروع خواندن کتاب میگذرد و منی که با یک نوزاد هفتماهه و یک کودک پنجساله سروکار دارم تغییراتی را در نحوه رفتار خودم، با این دو معجزه الهی حس میکنم. این کتاب شاید بار غنیای از راهکارهای کاربردی نداشته باشد؛ اما غیرمستقیم بر فهم من از رفتارهای کودکانم تأثیر گذاشته و من ناخودآگاه هوشمندانهتر با آنها بازی میکنم و درک درستتری از رفتارهایشان دارم. حرکات بیمعنایشان حالا برایم معنادار شده و تیشه و ارّه را تحت تأثیر این جمله خانم نویسنده کنار گذاشتهام: «کودکان به مشاهده و آزمایش میپردازند؛ اگرچه ما این کار آنها را “سرک کشیدن به همهچیز” مینامیم.»
نویسنده راهکارهایی اجتماعی هم میدهد؛ از جمله اینکه به موضوع کودکان مبتلا به بیماریهای خاص میپردازد و به مدارس، راهکار میدهد: «اختلال کمتوجهیبیشفعالی هم زیستشناختی و هم اجتماعی است و اصلاح نهادها میتواند به شکوفایی و بالندگی کودکان کمک کند. ما باید به جای اینکه به مغز کودکان دارو بدهیم تا با مدارسمان هماهنگ شوند، مدارسمان را تغییر دهیم تا با طیف گستردهتری از مغزهای کودکان سازگاری داشته باشند.» جملات اینچنینی که نشان از خلاقیت و بار علمی نویسنده است، در خلال سطور کتاب کم نیست.
با این اوصاف این کتاب، به خواندنش میارزد؟ من که میگویم حداقل ارزش یک بار خواندن را دارد. شاید کمیت راهکارها قابل توجه نباشد؛ اما ایدههای والدگری خوبی پیش پای خوانده میگذارد که بسته به هوشیاری مخاطب میتواند سرشار از راهکارهای خلاقانه باشد.
سلام.
سپاس و تشکر از شما که علاوه از معرفی این کتاب مفید فایده،
چکیده آن را در عرض چند دقیقه به ما هدیه کردید.
قلم تان جاوید
روز تان مبارک
اجر قلم و قدم تان با حضرت معصومه (س)