به گزارش اصفهان زیبا؛ هر چند کنترل کودکان در فضای مجازی مشکل است، اما نکاتی بدین منظور وجود دارد که به آنها محمد صابری، نویسنده و مدرس ارزیاب اشاره میکند:
زندگی دیجیتال امروز، کودکان را بیش از هر زمان دیگری به دنیای مجازی متصل کرده است، اما، این فضا با تمام مزایا و فرصتهایش، چالشهای خاص خود را نیز به همراه دارد.
در واقع کنترل و مدیریت حضور کودکان در اینترنت میتواند گاهی شبیه به مدیریت یک سیرک پر از حیوانات وحشی باشد!
اما در این بین، میتوان به چند راهکار نوین، همراه با چاشنی طنز برای کنترل کودکان در فضای مجازی پرداخت:
تعیین قوانین و مرزها
فرض کنید اینترنت مثل یک باغ وحش بزرگ است. شما به عنوان والدین، مسئول هستید که کودکان فقط به قفسهای امن نزدیک شوند و به قفس ببرها دست نزنند! بنابراین قوانین مشخص و مرزهای معقولی تعیین کنید که چه سایتهایی مجاز و چه سایتهایی ممنوع هستند.
نظارت و مشارکت فعال
نقش شما در دنیای دیجیتال مثل یک کارآگاه خصوصی است. گاهی وقتها باید بدون اینکه کودکان متوجه شوند، نظارت کنید.
اما بهتر است بیشتر وقتها با آنها در فعالیتهای آنلاین مشارکت کنید. این کار مثل این است که به جای تماشای یک فیلم ترسناک تنها، با دوستانتان به سینما بروید!
آموزش به کودکان
به کودکان بگویید که اینترنت شبیه به جنگلهای جادویی داستانهای پریان است؛ پر از موجودات جالب و دوستداشتنی، اما گاهی هم با جادوگران شرور و درختان نفرینشده! به آنها یاد بدهید که چگونه از خودشان مراقبت کنند و به دامهای دیجیتالی نیفتند.
استفاده از ابزارهای کنترل والدین
نرمافزارهای کنترل والدین مانند سگهای نگهبان دیجیتالی عمل میکنند.
این ابزارها میتوانند فعالیتهای آنلاین کودکان را زیر نظر بگیرند و به شما گزارش دهند که آیا آنها در حال چرخیدن در باغ وحش مجاز هستند یا به دنبال ببرهای ممنوعه رفتهاند.
تعیین زمان استفاده
تعیین زمانبندی برای استفاده از اینترنت شبیه به تنظیم وقت بازدید از شهر بازی است. وقتی زمان تمام میشود، وقت رفتن است، حتی اگر کودکان هنوز در حال لذت بردن از بازیها باشند!
ماجراهای سارا و جهان جادویی اینترنت
سارا، دختری هشت ساله و پر از انرژی و خلاقیت بود. او عاشق ماجراجویی در دنیای اینترنت بود و همیشه دوست داشت چیزهای جدید یاد بگیرد و بازیهای جدید را امتحان کند. اما والدینش، نگران از اینکه مبادا سارا در این دنیای گسترده گم شود، تصمیم گرفتند با او قوانینی برای استفاده از اینترنت تعیین کنند.
یک روز، وقتی سارا بعد از مدرسه به خانه آمد، مادرش گفت: «سارا جان، بیا یک قرار بگذاریم. اینترنت مثل یک جنگل جادویی است. پر از چیزهای جالب و البته گاهی هم ترسناک. ما میخواهیم مطمئن شویم که تو فقط به قسمتهای امن این جنگل میروی».
سارا با چشمانی براق پرسید: «یعنی مثل داستانهای پریان؟»
مادرش خندید و گفت: «دقیقاً! و ما اینجا نقش پریان خوب را بازی میکنیم که به تو کمک میکنند تا در جنگل گم نشوی».
پدر سارا نرمافزاری روی کامپیوتر نصب کرد که شبیه به یک سگ نگهبان دیجیتالی بود. این نرمافزار هر وقت سارا میخواست به یک سایت جدید برود، اول به والدینش خبر میداد. سارا هم یاد گرفت که هر وقت به چیزی مشکوک برمیخورد، به والدینش اطلاع دهد.
یک روز، سارا در حال بازی بود که یک تبلیغ عجیب روی صفحهاش ظاهر شد. او بلافاصله به مادرش گفت. مادرش نگاه کرد و گفت: «این یک جادوگر شرور است که میخواهد تو را فریب دهد! بیا با هم او را نادیده بگیریم».
سارا با خنده گفت: «من هیچوقت به جادوگران شرور اعتماد نمیکنم»!
به این ترتیب، سارا با کمک والدینش یاد گرفت که چگونه با احتیاط و هوشمندی در دنیای جادویی اینترنت ماجراجویی کند. او همچنان از اینترنت برای یادگیری و تفریح استفاده میکرد، اما همیشه میدانست که پریان خوب (والدینش) مراقب او هستند.