جنگ که شروع شد، دلهره به جان پدرش افتاد و خواب شب را از او گرفت.
مازندران و گیلان؛ دو استان شمالی هستند که توجه اصفهانیها را به خود جلب کردهاند و به دلیل جذابیتهای فراوان و همچنین نداشتن مشکلات زیستمحیطی به مقصدی برای مهاجرت و زندگی و سرمایهگذاری تبدیل شدهاند.
اجارهها سربهفلک کشیده است و مستأجران سرگردان و از این خانه به آن خانه راهی کوچهپسکوچههای شهر هستند.
جمعیت ازجمله مؤلفههای اصلی توسعه و پیشرفت هر کشوری است که باید همه سیاستها، راهبردها و برنامهریزیها بر مبنای آن صورت گیرد. صحبت از جمعیت، پویایی و ابعاد آن، میزان رشد، ساختار سنی باروری، مرگومیر و مهاجرت، ازدیاد یا کاهش و کنترل آن، همچنین تنظیم مدیریت و مهندسی زادوولد در خانواده بر عرصههای گوناگون اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی اثرگذار است و قدمتی طولانی دارد …
تبلیغهایشان را همه جا میتوان دید؛ از انتشار پوستر و بنر گرفته تا بروشور و راهاندازی کانالهای تلگرامی و پیجهای اینستاگرامی: «اخذ پذیرش بدون نیاز به آزمون ورودی مدرک زبان انگلیسی، مورد تأیید وزارت بهداشت و وزارت علوم در رشتههای تحصیلی پزشکی و دکترای تخصصی و کارشناسی ارشد، اخذ ویزای تحصیلی همراه با خوابگاه و کلیه خدمات.»
سکانس ابتدایی فیلم، مخاطب را با مسئله مهاجرت غیرقانونی آگاه میسازد؛ با تصویر آشنایی که از قایق مهاجران در اخبار و روزنامهها بارها دیدهایم؛ مسئلهای که موضوع مهمی است؛ چراکه زندگی میلیونها انسان را در سراسر جهان درگیر خود کرده و دغدغه فیلمساز برای پرداختن به این موضوع قابلتقدیر است.
در جستوجوی زندگی بهتر؛ این روایتی است از شهروندانی که از زندگی در اصفهان خسته شدهاند و به شهرهایی مثل شهرهای شمالی کوچ کرده یا با خریدن ملک و زمین در آنجا سرمایهگذاری کردهاند یا در تقلای آن هستند.
در ایران نیز تاکنون شش برنامه توسعه تدوین و اجراشده و برنامه هفتم توسعه نیز هماکنون در مجلس شورای اسلامی تصویب و به شورای نگهبان ارسال شده است.
فعالان استارتاپی اصفهان دچار دلسردی و ناامیدی شدهاند. اینطور که از اظهارنظر فعالان استارتاپی مشخص است، صاحبان برخی کسبوکارهای نوپا سودای مهاجرت به خارج از کشور دارند و دراینبین استارتاپهای حوزه آیتی امکان مهاجرتشان بیشتر هم هست.
امروز شهری که به سبب جاذبههای بی نظیر در لیست هر گردشگر داخلی و خارجی رتبه اول را به خود اختصاص داده، اصفهان دیگری نیز در لایههای پنهان خود دارد که به جرئت میتوان گفت این اصفهان را خیلی از ما نمیشناسیم.
تا پیش از این افراد پس از فارغ التحصیلی در رشتههای مختلف حاضر میشدند با درآمد پایین برای ساعتهای طولانی کار کنند؛ اما حالا نیروی کار تغییر الگو داده و دیگر این نوع درآمدزایی برایشان اولویت نیست.
آنجا چیزی نبود جز خاک و علفهای هرز! بستر رود ترکهای بزرگی برداشته بود. برای رودخانهشان حتی یک قطره آب هم باقی نمانده بود. زایندهرود از تشنگی مرده بود!