از زمانی که انسان تصمیم گرفت بهصورت جمعی زندگی کند، ضرورت وضع قوانین را بین خود احساس کرد و فهمید که باید برای بهتر زندگیکردن خود و دیگران به آن احترام بگذارد.
توسعه همواره با شهرنشینی قرین است و پیامدهای ناخواسته و ناگزیری برای شهر و ساکنان آن به همراه خواهد آورد.
بر اساس اعلام صندوق جمعیت سازمان ملل متحد، سال 2008 نقطهعطفی برای روندهای شهرنشینی بود؛ چراکه برای اولین بار بیش از 50درصد از کل جمعیت جهان، یعنی حدود 3.3 میلیارد نفر در مناطق شهری ساکن شدند؛ رقمی که پیشبینی میشود تا سال 2050 نزدیک به 70درصد برسد.
اگرچه شهر اصفهان سالهاست براساس مصوبات قانونی با این پدیده خداحافظی کرده و دیگر بهندرت میتوان بساط دستفروشی را در گوشه و کنار آن مشاهده کرد، در شهرهای زیادی همچون زنجان، قزوین، شیراز و… دستفروشی همچنان مرسوم است.
برنامه سوم بر اساس ضرورتها و چالشهای اساسی کشور در سالهای آتی برنامه نظیر جوانی، افزایش سطح اشتغال، افزایش میزان رشد اقتصادی، کاهش تصدیهای دولت، خصوصیسازی، توسعه منابع انسانی و همچنین توسعه فناوری و بهرهمندی از منابع و امکانات کشور تدوین شد.
تاریخ برنامهریزی شهری از طرحهای شبکهای شهرهای یونان باستان تا طراحی شهری ایدئال دوران رنسانس، همواره بازتابی از ساختارهای قدرت و اولویتهای اجتماعی بوده است.
جهانیشدن، اصطلاحی است که از اواسط دهه 1980 متداول شده و به معنی فروریختن مرزها و فراتر رفتن از آن در سطح جهانی در ابعاد اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و… بوده که فرایند آن دگرگونشدن ساختارهای محلی به جهانی است.
جایگاه خیابان تا آنجا در ساختارهای شهری اهمیت دارد که قادر است نقشی اثرگذار در شکلدهی به خاطرات جمعی شهروندان ایفا کند و در ذهن مردم، نام خود را به نام یک شهر گره بزند؛ تا آنجا که به گفته «جین جیکوبز» روزنامهنگار، نویسنده و کنشگر حوزه مطالعات شهری، «فکر کردن به شهر یعنی به تصویر درآوردن خیابانهای آن».
چه میشود که یک خیابان میتواند مفاهیمی مانند یک تصویر، یک خاطره، یک عطر یا حتی یک صدا را در ذهن ما زنده کند و میان واقعیت عینی خود با این مفاهیم پیوندی ناگسستنی ایجاد کند؟
یکی دیگر از نشستهای تخصصی بازآفرینی پایدار به همت دبیرخانه انتقال تجربیات بازآفرینی منطقه 2 کشور با عنوان «بازآفرینی شهری با رویکرد اجتماعات محلی» به روایت دکتر جمیله توکلینیا، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی بهصورت برخط برگزار شد.
بعد از «خانه» با همه جزئیاتی که در خود دارد (اتاقها، نشیمن، سالن پذیرایی، حیاط و…)، «شهر» دومین اقامتگاه ما آدمهای شهرنشین است.
تعاریف متعددی درباره «شهر سالم» و مؤلفههای آن شکل گرفته تا به دنبال آن الگو و ساختاری برای تأمین سلامت شهرها ارائه شود و در دسترس مدیران شهری قرار گیرد؛ ساختاری که در آن نه فقط متولیان و مدیران شهر بلکه شهروندان نیز سهم قابل توجهی دارند.