بررسی مشارکت سیاسی زنان؛ از رویکرد سرمایه‌داری تا توحیدی

سایه‌روشن مشارکت سیاسی زنان

این روزها وقتی از مشارکت سیاسی اقشار مختلف سخن گفته می‌شود، قاعدتا یکی از این اقشار بانوان هستند.

تاریخ انتشار: 10:59 - پنجشنبه 1403/03/31
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
سایه‌روشن مشارکت سیاسی زنان

به گزارش اصفهان زیبا؛ این روزها وقتی از مشارکت سیاسی اقشار مختلف سخن گفته می‌شود، قاعدتا یکی از این اقشار بانوان هستند. هربار که به موضوع مشارکت سیاسی زنان پرداخته می‌شود، اذهان به سمت حضور زنان در مناصب سیاسی می‌رود و به دنبال آن، یقه‌دراندن برای گرفتن منصب‌های بیشتر و بالاتر برای زنان در مناصب سیاسی، توسط خود ایشان یا دولتمردانی که بعضا به دنبال حرکت نمایشی در مسئله زن هستند، در دستورکار قرار می‌گیرد؛ به‌طوری‌که اخذ منصب سیاسی توسط زنان را اگر کمتر از 30درصد باشد، چندان مؤثر نمی‌دانند و این را انحصار قدرت در سیطره مردان قلمداد می‌کنند.

حضور سیاسی یا انفعال زنانه

رویکرد سرمایه‌داری، حضور زنان در انتخابات و راه‌پیمایی و …را حضور منفعل سیاسی و تماشاگر می‌داند و به جای آن حضوری را فعال می‌پندارد که عموما دال مرکزی آن، در رقابت با مردان در گرفتن هرچه بیشتر مناصب قدرت معنا می‌شود؛ اما این فتح قدرت، حتما مردواره است؛ چراکه قدرت ذاتا با مرد عجین است و زن برای اخذ آن باید مردانه وارد این عرصه شود.این تفکر که غلبه رویکرد سرمایه‌داری در آن دیده می‌شود، همان نگاهی است که حزب و حزب‌گرایی را به‌مثابه باشگاه قدرت فرض می‌کند و کمبود این تحزب را به‌منزله کاهش مشارکت سیاسی دانسته و وجود چنین حزب‌های زنانه را نشانه کنش فعال در سیاست قلمداد می‌کند و البته در این باشگاه‌های قدرت حزبی، با کسب مال و بندوبست‌های سیاسی، سعی در پایین کشاندن باشگاه رقیب دارد.

نظام توحیدی و رقابت زنان در اخذ مناصب

در نظام توحیدی و رویکرد توحیدمدار، قدرت از آن مردم است؛ نه در ملک دولتمردان و حاکمان و احزاب؛ لذا اگر اراده مردم باشد، قدرتی به این حاکمان و احزاب داده می‌شود؛ و الا آن‌ها چون شیر بی‌یال‌ودم و اشکم هستند؛پس در نظام توحیدی، مشارکت سیاسی زنان نیز به معنای رقابت بر سر گرفتن مناصب اجرایی سیاسی نیست.

اگرچه بر حسب ملاک شایسته‌سالاری، زنان نیز بی‌توجه به حضور فعال با ظرفیت‌های بانوانه در این موقف نیستند، بلکه حضور در موقعیت‌های تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز جامعه را لازم می‌دانند؛ اما علاوه بر آن، ارتقای برآیند مشارکت سیاسی بانوان کشور را در حرکت عظیم و در هدایت عموم جامعه و اراده ملت به سمت تصمیم‌گیری‌های صحیح و معماری درست و دقیق برای کشور و جهان برمی‌شمرند.

در نظام توحیدی، زنان یا یک جریان سیاسی‌توحیدی را می‌سازند و پیش‌قدم آن می‌شوند که این مهم را در تاریخ می‌بینیم (حرکت شجاعانه و همراه با مقاومت زیاد آسیه در مقابل فرعون و جریان متأثر از فرعون یا حرکت بانوان در جنبش تنباکو، کشف حجاب و برخی حرکت‌های منجر به انقلاب اسلامی در عصر حاضر) یا یک جریان سیاسی صحیح توسط بانوان تقویت می‌شود که این نیز در تحولات اخیر بیداری اسلامی، دفاع‌مقدس و انقلاب مشهود است. در اینجا باید گفت که بنا به نظرگاه امامان انقلاب، نقش زنان آگاه و بابصیرت، در ایجاد و تحکیم پایه‌های نظام اسلامی، نقش درجه‌یک بوده است؛ به‌طوری‌که اگر آن‌ها در این تحولات اراده لازم را نداشتند، حرکت‌های انقلابی محکوم به شکست می‌شد.

وضعیت بانوی کنشگر سیاسی در نظام سرمایه‌دار

در نظام سرمایه‌دار، بانوی استادی که در حمایت مردم غزه کنش سیاسی می‌کند، مورد خشونت پلیس قرار می‌گیرد و در نظام توحیدی هرگونه حمایت از مظلوم یک کنش سیاسی ممدوح و مطلوب محسوب می‌شود و بانویی که به امور مظلومان جهان، اهتمام نداشته باشد، از حیطه پارادایم این تفکر خروج کرده است؛ چراکه روایت «من اصبح و لایهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم» در دایره این تفکر، زن و مرد نمی‌شناسد.

در نظام سرمایه‌دار، منصب‌داران بانو، در کنش باید مردانه باشند؛ اما در جذابیت می‌بایست تنانگی خود را بروز دهند؛ درحالی‌که در نظام توحیدی، بانوی کنشگر در عرصه سیاست و… لزوما گام‌های مردانه برنمی‌دارد؛ بلکه جنسیت خود و نه البته امر جنسی را در راستای این کنش استفاده می‌کند؛ چنان‌که در همین دوران معاصر، در روایت مادران میدان جمهوری، این را مشاهده می‌کنیم. در نگاه توحیدمدار، بانوان از عواطف سرشار خود برای رهبری امت در مسیر حق می‌توانند بهره ویژه ببرند؛ اما آن‌ها کمال دقت را در ورطه خطرناک جاذبه‌های جنسی، حین حضور و بروز سیاسی خود دارند.

زنان و انتخاب کنش سیاسی یا عمل صالح

در نظام توحیدی، هرگونه حرکت سیاسی با نیت صحیح، عمل صالح است؛ اما در نظام سرمایه‌دار ذاتا حرکت سیاسی، خلاف جهت عمل صالح اتفاق می‌‌افتد؛ چه این فعل ازسوی زنان رخ دهد و چه از سوی مردان.

در نظام سرمایه‌دار، زنان، ابزار احزاب سیاست‌باز هستند و در نظام توحیدی، زنان، مؤسس و مقوم احزاب هدایت‌کننده مردم به سمت حرکات عمیق سیاسی و در این میان چه نمونه‌ای بالاتر از حضرت زهرا(س)‌ در ایجاد تشکیلاتی سیاسی برای دفاع از ولایت علی‌بن ابیطالب(ع)‌.

جایگاه قدرت در مشارکت سیاسی بانوان

در رویکرد توحیدی، صاحبان مناصب به دنبال راه‌حل‌های گوناگون برای بالابردن مشارکت مردم ا‌زجمله زنان در مسائل گوناگون اعم از مسائل سیاسی هستند؛اما رویکرد سرمایه‌دار، اگرچه با ظاهر دموکرات وارد میدان می‌شود، سلطه مهم‌ترین عنصر دخیل در این تفکر است؛ پس مردم باید خود را تحت این سلطه تعریف کنند.

خانواده بستر مشارکت سیاسی بانوان یا مانع آن

در رویکرد توحیدی، یکی از مهم‌ترین میدان‌های کنش سیاسی زن، خانواده اوســت. او ســوگــیـــری‌هــای صـحــیــح اجتماعی، جهانی و تمدنی را به خانواده خود یاد می‌دهد یا در جهت تقویت آن گام برمی‌دارد. اگرچه این تنها میدان زن در عرصه سیاست نیست، در نظام سرمایه‌دار، نفع در تبدیل‌شدن خانواده به یک فضای کنشی نیست؛ بنابراین فضای خانواده یک فضای سرد منفعل است.

مشارکت سیاسی زنان توحیدمدار در یک کلام

مشارکت سیاسی در تفکر توحیدمدار، به معنای«پیشروی روزبه‌روز در ایستادگی و صبر و مقاومت و حضور سیاسی و خواست سیاسی و درک و هوش سیاسی، شناخت کشور خود، شناخت آینده خود، شناخت هدف‌های ملی و بزرگ و اهداف اسلامی مربوط به کشورهای اسلامی و ملت‌های اسلامی، شناخت توطئه‌های دشمن، شناخت دشمن، شناخت روش‌های دشمن» (بیانات در دیدار جمعی از بانوان، 30/6/1379) بخشی از هویت زن شناخته می‌شود و اگر زن به این وظیفه نپردازد، هویت ناقصی برای خود پدید آورده‌ است و اگر جامعه یا تفکری مانع از انجام چنین وظیفه‌ای برای افراد خود، اعم از زنان شود، حق آن‌ها را پایمال و به آن‌ها ظلم کرده است و در نظام سرمایه‌دار، این هویت را هم در سیطره تسلطی خود بازتعریف می کندو این یعنی همان ظلم به زن.

برچسب‌های خبر
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

4 + 5 =