به گزارش اصفهان زیبا؛ وقایع و رویدادهای مهم انقلاب اسلامی همیشه با الگوگیری از انقلاب پیامبر (ص) سعی بر آن داشته است که آمادهساز تمدن نوین اسلامی و مقدمهساز ظهور باشد.
اینک در دفتر تاریخ این انقلاب اشخاص و چهرههایی نهفته است که گاها ما را به یاد تاریخ اسلام میاندازد.
مردم ما همیشه حسرت میخورند کهای کاش در وقایع مهم تاریخ حضور میداشتند؛ گاهی حسرت نبودشان در یاری به امام حسین (ع) را میخورند و گاهی هم حسرت همنشینی با امیرالمؤمنین (ع) را ؛اما فراموش کردهاند تاریخ تکرار میشود. گاهی بهگونهای رفتار میکنیم که گویی ذهنهایمان را در موقعیتی فیریز کردهایم و حواسمان نیست که روزگار درحال تکرار است.
صحنهگردان تاریخ هربار داستانی جدید را به نگارش درمیآورد؛ اما نتیجهاش را با تأسی از وقایع مهم گذشته تکرار میکند.اینک در سومین پیچ تاریخی انقلاب اسلامی انتخابات فصلی مهم و امتحانی است؛ نهتنها برای مردم ایران، بلکه برای یک جهان. به نظر میرسد نام این فصل را باید گذاشت گذر تاریخی؛ نقطهای در تاریخ که با ظرافت و منطق میتوان چهره واقعی افراد و اشخاص را شناخت.
انتخاب درست کار چندان سختی نیست. تنها نگاهی سوی تاریخ را نیازمند است. در این گذرگاه باید تاریخ را ورق بزنیم و دولتها و افراد را ببینیم و بشناسیم؛ چراکه امیرالمؤمنین فرمودند: «مَنِ اعْتَبَرَ أَبْصَرَ وَ مَنْ أَبْصَرَ فَهِمَ وَ مَنْ فَهِمَ عَلِم»؛ «هرکس از وقایع گذشتگان عبرت بگیرد، بینا مىشود. کسى که بصیرت و بینایى پیدا کرد ،میفهمد و آنکس که فهمید عالم مىشود.»
فراموشمان نشود که حرفها همیشه در لحظه شیرینترین هستند؛ اما گاهی در تاریخ تلخترینها را رقمزدهاند. شاید کسی بیاید و در گفتههایش درد مردم را بگوید و از وانفسای درون حرف بزند؛ اما در عمل که میرود، چیزی جز ویرانی بهجا نمیگذارد.
اما چه میشود که مردم تاریخ را فراموش میکنند؟
دفتر تاریخ همیشه جهل را فریاد زده و آن را با رنگی متفاوت در تکتک صفحاتش نوشته است تا خوانندگان آن یادشان نرود که همین کلمه سهحرفی امکان دارد افراد را از قله با سر به پایین پرت کند و کاری بکند که در تاریخ سرگردان شده و درجا بزنیم.
با نگاهی به گذشته و اوصاف درس تاریخ میتوان گفت در همه انتخابهای جمعی که قرار است داستانی بزرگ نوشته شود، قلم تاریخ در دست تکتک مردم است.
میتوانیم با استفاده از فرصتمان داستانِ باز شهید خدمت را ادامه دهیم و کارهای نیمهتمامش را تمام کنیم و در آخر نتیجهگیری، بنویسیم: «قله را فتح کردهایم و اینک در رکاب امام زمان (عج) و همراهی مظلومان جهان نهتنها به عزت رسیدهایم، بلکه به تاریخ تلخ گذشتهمان نیز میخندیم.»
میتوانیم هم با نقطهای سر خط داستان باز شهید خدمت را به پایان برسانیم و داستانی جدید با نتیجهای تکراری را شاهدش باشیم و بازهم درجا بزنیم و شاید این بار تاریخ هم رویش را از ما برگرداند و چون قوم بنیاسرائیل ما را دچار عذابی کند بس بزرگ و گزینهای جز این دو در انتظارمان نیست.
پس یادمان نرود ما ملتی هستیم که چشم مظلومان عالم به او دوختهشده و مکتبمان در این ۴۴ سال کتابی جدید از تاریخ را نگاشته است و وای بر ملتی که تاریخ خود را نداند یا فراموش کند؛ آنوقت است که محکوم به تکرار آن خواهد بود.