به گزارش اصفهان زیبا؛ آمارها نگرانکننده هستند؛ عددها و رقمهایی که از شیوع 30درصدی مشکلات روانی روایت میکنند و میگویند حال مردم چندان خوب نیست. طبق مطالعه سال 1400 که در کشور انجام شده، حدود 30درصد مردم در معرض ابتلا یا مبتلا بهنوعی اختلال روانشناختی هستند که این آمار در 20 سال قبل 21درصد بوده است؛ بنابراین شیوع اختلالات روانی درصد فراوانی در سالهای گذشته افزایش یافته که البته شیوع بیماری کرونا نیز باعث افزایش آن شده است.
به گفته رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران، اختلالات روانپزشکی میتوانند از 10 تا 20سال عمر انسان را کاهش دهند؛ در حالی که 60 درصد ایرانیها از ابتلای خود به اختلالات روانی بیخبرند. گزارشها حاکی از این است که شیوع اختلالات روانپزشکی در زنان بالاتر از مردان و در اقشاری مانند افراد بیکار و افراد بیسواد و شهرنشینها بیشتر است. علی فتحی آشتیانی، رئیس سازمان روانشناسی و مشاوره ایران نیز در مهرماه سال 1402 در گفتوگو با رسانهها اعلام کرده بود، حدود یکسوم افراد در ایران با اختلالات روانشناختی مواجهند.
خودکشی یکی از مشکلات اساسی در حوزه سلامت روان است. تعداد موارد خودکشی کامل در سال ۱۴۰۰ در مقایسه با سال ۱۳۹۹، 12.7 درصد رشد داشته است؛ همچنین تعداد موارد خودکشی کامل از سال ۱۳۸۵ تا سال ۱۴۰۰ یعنی طی ۱۵ سال، حدود ۱۰۸ درصد رشد داشته است که این آمار قابلتأملی است.» همزمان با افزایش آسیبهای اجتماعی، آمارها نشان از افزایش مشکلات روانشناختی، ازجمله افسردگی در کشور میدهد. این آمار اما باعث بروز نگرانیهایی درباره سلامت روان و اهمیت آن شده است؛ موضوعی که شاید در سالهای اخیر بیشتر موردتوجه قرار گرفته است و باعث شده تا تابوی صحبتکردن دراینباره تا حدودی شکسته شود. امیر قمرانی، عضو هیئت علمی گروه روانشناسی دانشگاه اصفهان، دراینباره به گفتوگو با «اصفهان زیبا» پرداخته است.
توجه به سلامت روان، شاید در سالهای اخیر موردغفلت قرار گرفته و کمتر کسی به آن توجه کرده است؛ درحالیکه امروزه آمار و ارقامی اعلام میشود که حاکی از شیوع فراوان اختلالات روانی در کشور دارد. تعریف شما از سلامت روان چیست؟
تا پیش از این سلامت روان به نداشتن بیماری یا اختلال روانی اطلاق میشد؛ اما امروزه صرف نداشتن بیماری نمیتواند نشانه سلامت روان باشد؛ بلکه انسانی سالم است که نهتنها دچار اختلال یا بیماری روانی نیست که حال خوبی نیز دارد.
حال خوبی که به آن اشاره کردید به چه معناست؟
زمانی که از گزارهای به نام «حال خوب» سخن به میان میآید، یعنی اینکه انسان شاد باشد و نقاط قوت و ضعف خود را بهخوبی بشناسد و لذت را تجربه کند و دارای هیجانات مثبت باشد. موضوع مهم این است که سلامت روان دارای ابعاد مختلفی ازجمله بعد جسمانی و زیستی و روانشناختی و معنوی است.
شما بـه بعد سلامت معنوی در صحبتهایتان اشاره کردید؛ موضوعی که شاید به گوش خیلیها ناآشنا و اطلاعات چندانی درباره آن وجود نداشته باشد. منظورتان از سلامت معنوی چیست؟
سلامت معنوی جزئی از سلامت روان است که عمر چندانی از تعریف آن نگذشته است. این عبارت به معنای آن است که انسان خود را متصل به یک قدرت ماورایی یا نیروی بزرگتری بداند که همواره مراقب او است و دغدغههایش را حل کند. در همه ادیان چیزی به اسم دعا وجود دارد. تحقیقات نشان داده است افرادی که دعا میکنند، نسبت به سایرین کمتر افسرده میشوند. دعا یکی از مصادیق سلامت روان است؛ یعنی انسان به خلقی بزرگتر و توانمندتر از خود روی میآورد که میتواند به او کمک کند.
دنیای امروز و فراگیرشدن فضای مجازی، انسان را روزانه در هجوم سیلی عظیم از اتفاقات ناگوار و اخبار منفی قرار میدهد که امکان گریز از آنها وجود ندارد؛ ضمن اینکه شرایط سیاسی و اقتصادی و اجتماعی نیز بهگونهای است که زندگی افراد زیادی را تحت تأثیر خود قرار میدهد. در چنین شرایطی چگونه میتوان سلامت روان را حفظ کرد؟
بله؛ نمیشود منکر تأثیرات اجتماعی و اقتصادی و… بر سلامت روان شد و این مفهوم قطعا تحتتأثیر این عوامل قرار میگیرد؛ البته خبر را میشود مدیریت کرد؛ یعنی اینکه افراد فقط سعی کنند شنونده آن باشند. افرادی که دارای هوش تحلیلی هستند و مدام اخبار را رصد میکنند، چندان تحت تأثیر آن قرار نمیگیرند و از شنیدن خبر منفی خیلی به هم نمیریزند. اما اتفاقات و عوامل اقتصادی و اجتماعی زندگی افراد را تحت تأثیر قرار میدهند؛ برای مثال، فردی برای خرید خانه برنامهریزی کرده؛ اما بهطور ناگهانی قیمت ملک بالا میرود و او دیگر نمیتواند خانه بخرد؛ بنابراین تفکر آیندهنگر و مشورتگرفتن و رصد بازار و… شاید بتواند به افراد دراینباره کمک کند. ممکن است افراد در مشکلات اقتصادی و اجتماعی و… کاملا بیپناه شوند و سلامت روانشان کاملا تحت تأثیر قرار بگیرد. یکی از مهارتهایی که جزئی از سلامت روان است و در جامعه به خاطر غرور افراد کم شده، مهارت کمکخواستن از دیگران است که میتواند منجر به رفع برخی از آسیبها شود و افراد بهواسطه آن میتوانند خود را در برابر برخی از وقایع حفظ کنند.
با توجه به عواملی که به آن اشاره کرید، چه کسانی بیشتر تحتتأثیر قرار میگیرند و سلامت روانشان تهدید میشود؟
قطعا کودکان؛ به این دلیل که دارای تفکر انتزاعی نیستند و هر آنچه را میبینند بلافاصله باور میکنند. آنها نمیتوانند صحتوسقم یک خبر را بهدرستی تشخیص دهند و به خاطر همین هم تحت تأثیر آن قرار میگیرد. به این دلیل است که توصیه میشود کودکان در معرض اخبار بد و منفی، بهویژه در زمان بحرانها قرار نگیرند.
آمارهایی که وزارت بهداشت از شیوع اختلالات روانی در جامعه ارائه میدهد، نگرانکننده هستند؛ آماری که شاید بعد از وقوع کرونا با رشد مواجه شد. وضعیت اصفهانیها از نظر سلامت روان چگونه است؟
تحقیقی که در سالهای اخیر صورت گرفته باشد و اختلالات روانی را به تفکیک استانها مشخص کند، تا به الان صورت نگرفته است یا اینکه اگر هم باشد، دقیق و منسجم نیست. آمارها میگویند بین 30 تا 40درصد از افراد جامعه دارای یکی از اختلالات یا مشکلات روانی مثل افسردگی و وسواس و استرس و… هستند. این آمار برای اصفهان نیز صدق میکند.
عوامل خاصی بر این مسئله تأثیر میگذارد؟ با توجه به اینکه اصفهان جزو کلانشهرهای کشور است و دارای مشکلات بیشتری نسبت به سایر استانهاست.
بله؛ مثلا مشخص شده است ترافیک و آلودگی هوا و گرمای شدید بر روی سلامت روان تأثیر دارد و آن را تهدید میکند؛ بنابراین زمانی که رودخانه در اصفهان جاری نیست و خشک است، میتوان انتظار پرخاشگری بیشتری را از مردم آن داشت و اصفهانیها نسبت به سایرین مستعدتر هستند.
بیشتر چه اختلالات یا بیماریهای روانی در اصفهان مشاهده میشود؟
تحقیق مشخصی دراینباره وجود ندارد؛ مثلا در حوزه پزشکی گفته میشود آمار اماس در اصفهان بالاست و آلودگی نیز بر آن تأثیر میگذارد؛ اما هنوز وزارت بهداشت پژوهشی که در آن به اختلالات روانی شایع در استانها بهصورت مجزا پرداخته باشد، انجام نداده است. البته بر اساس گزارشهای رصدخانه اجتماعی کشور، استان اصفهان ازنظر نزاع و درگیری جزو 10 استان با آمار فراوان است.