به گزارش اصفهان زیبا؛
رندانِ تشنهلب را آبی نمیدهد کس
گویی ولیشناسان رفتند از این ولایت
یکی از چالشهای اساسی ما، در نسبت بین دولتمرد با ولایتفقیه است. گاهی این نسبت، تبدیل به چماق میشود برای بیرون راندن برخی آدمها از ساختار نظام. آقای رئیسی چه درکی از ولایت داشت؟
آقای رئیسی به این درک رسیده بود که در این کشور، در امتداد ولایت، کارها پیش میرود. انگار ولایت را در یک افق الهی فهم کرده است. متأسفانه فضای سیاسی ما در این سالها، همیشه به فکر مهندسی مسئله ولایت بوده است. چگونه از مسئله ولایت، چماقی سیاسی بسازد؟ چطور از مانع ولی فقیه به سلامت عبور کند؟ چگونه فضا را برای جانشینی آینده رهبری آماده کند؟ حتی دلسوزان هم در این چاله افتادهاند و یادشان رفته است که مسئله ولایت، محدوده استحفاظی خداست. برای همین آقای رئیسی نسبت شاگردی با ولی پیدا میکند. برای همین دنیا هم روی ایشان حساب میکند.
روابط حسنه ما با قدرتهای منطقه در این سه سال، بخش زیادی مرهون همین نگاه است. رهبری در این نگاه یک امکان اساسی برای پیش رفتن حکم است. کجای تاریخ معاصر ما، پیروزیها بیرون از نسبت با ولایت زاییده شده است؟ بسیاری از سیاسیون توجه نکردند که اصلاً در بستر همین نظام ولایی، امکان طرح پیدا کردند و با تضعیف این نظام، خودشان و امکان اداره را تضعیف میکنند. آقای رئیسی در مقابل رهبری، هیچکس بود و این به او امکان داده بود که با مسئلههای واقعی کشور، درست ارتباط بگیرد.
در سوره حجرات آمده است که «لاترفعوا اصواتکم فوق صوت النبی» این را نباید ظاهری تصویر کرد. اخلاق فردی هم نیست. نکته اش هم ثواب اخروی نیست. مسئله این است که در نظام ولایی که نظام اصیل عالم است، امر، با این غض صوت در مقابل ولی آشکار میشود و پیش میرود. باز اینجا متهم به ساده بودن و نظر نداشتن میشد. انقلاب اسلامی با ولایت پیش آمده و با ولایت پیش میرود. ولایت برای اسکات خصم نیست. ولایت یک امکان برای حل معضلات است و ما انقلابیها هیچگاه نتوانستیم این معنا از ولایت را با مردم در میان بگذاریم و ماجرای آقای رئیسی باید زبانی بشود برای حکایت این معنا.
مسئله بعدی، نحوه ارتباط آقای رئیسی با مردم بود. اینجا اخلاص و خلوص آقای رئیسی زبانزد است، اما باید متوجه باشیم که این اخلاص را در یک اخلاق فردی معنا نکنیم. اصلاً در مفاهیم دینی، چندان اخلاق، فردی نیست. تقوا سیاسی است، اخلاص سیاسی است. سوره حجرات که سوره اخلاقی است، از سیاسیترین سورههای قرآن است. اخلاص را باید در نسبت با آدمها تعریف کرد. اخلاص یعنی میتوانم به مردم راست بگویم.
بی غرض با مردم میتوانم روبهرو شوم. این هم صرفاً تدبیری برای رتق و فتق امور کشور نیست، بلکه باور به انسانها و وجودی نگاه کردن به آنهاست. اینجا دیگر سراغ نفس اماره مردم نمیرویم تا آنها را از دستشان ندهیم. متأسفانه خیلی وقتها انتخابات، درگیر همین نفسانیت سیاستمدار و تحریک هوا و هوس جامعه شده است و شخصیت آقای رئیسی اگر روایت شود میتواند این معنا از انتخابات را پایان ببخشد.