این میدان هویتی را احیا نکرده‌است!

میدان عتیق اکنون پس از تنش‌ها و تغییرات انبوه، در قلب اصفهان آرام گرفته و با مشکلات خود دست و پنجه نرم می‌کند. با هزینه انبوهی که شهرداری در سال‌های قبل در این میدان انجام داده، می‌توان آن را یکی از سرمایه‌های شهر نامید که باید هرچه سریع‌تر راهکارهایی برای فعال شدن آن یافت.

تاریخ انتشار: 20:46 - دوشنبه 1403/07/9
مدت زمان مطالعه: 9 دقیقه
این میدان  هویتی را احیا نکرده‌است!

به گزارش اصفهان زیبا؛ میدان عتیق اکنون پس از تنش‌ها و تغییرات انبوه، در قلب اصفهان آرام گرفته و با مشکلات خود دست و پنجه نرم می‌کند. با هزینه انبوهی که شهرداری در سال‌های قبل در این میدان انجام داده، می‌توان آن را یکی از سرمایه‌های شهر نامید که باید هرچه سریع‌تر راهکارهایی برای فعال شدن آن یافت. عباس صنیع‌زاده، مدرس دانشگاه در گفت‌وگو با «روایت اصفهان» اعتقاد دارد میدان عتیق به زمان زیادی برای تبدیل شدن به یک مقصد گردشگری فعال نیاز دارد. با او درباره راهکارهای احیای این میدان گفت‌و‌گو کرده‌ایم.

سال‌ها از شروع طرح بازآفرینی میدان عتیق و تبدیل آن به میدان عتیق می‌گذرد؛ اما به نظر می‌رسد این میدان هنوز نتوانسته است به مقصد مهمی در زندگی شهروندان بدل شود و اقشار مختلف جامعه به‌طور مرتب در آن تردد کنند و با همدیگر به تعامل بپردازند. ازنظر شما دلیل این مسئله چیست؟

قبل از پاسخ به پرسش شما لازم می‌دانم به نکته‌ای اشاره کنم و آن اینکه، اصولاً برای ارزیابی میزان موفقیت یا عدم موفقیت یک پروژه جدیدالاحداث شهری مثل پروژه بازسازی میدان امام‌علی(ع) نیاز به گذشت زمان بیشتری است. پروژه‌هایی از این قبیل نیازمند زمان بیشتری برای «جا»افتادگی در حوزه‌های کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و… هستند؛ لذا شاید اکنون خیلی زود باشد که بتوان با قاطعیت به ارزیابی میزان موفقیت یا عدم موفقیت آن در دستیابی به اهداف موردنظر پرداخت. فکر می‌کنم باید کمی صبور بوده و فرصت بیشتری بدهیم و بعد قضاوت صحیح‌تری داشته باشیم؛ اما اگر فرض را بر این بگذاریم که میدان امام‌علی(ع) همچنان به روند ناموفق خود در دستیابی به اهداف اولیه ادامه دهد، خیلی نمی‌توان به آینده موفق آن امیدوار بود؛ با‌وجوداین می‌توان به‌اختصار به چند عامل مهم که موجب عدم موفقیت این طرح تاکنون شده است، اشاره کرد. متأسفانه در روند تملک اراضی این میدان اشکال‌هایی وجود داشته که بعضاً موجبات نارضایتی مالکان آن را فراهم ساخته است. متعاقب همین نارضایتی، بحث مربوط به شرعی‌بودن یا شرعی‌نبودن بهره‌برداری از میدان را برای دیگران پیش آورده است که متأسفانه هنوز هم این بحث‌ها ادامه دارد. لازم است اشاره کنم که البته این معضل در سایر پروژه‌های اجراشده توسط شهرداری از قبیل ساختمان جهان‌نما و بدنه‌سازی شرقی چهارباغ عباسی هم وجود داشته و دارد؛ لذا شهرداری باید در این رابطه به تجدیدنظر اساسی بپردازد. عامل دیگری که موجب کم‌رونقی میدان شده، فرم و شکل اجرای میدان است. فقدان تناسب معقول بین سطح وسیع میدان و ارتفاع بدنه‌های آن، حس محصوریت موردنیاز در یک میدان را از آن سلب کرده است.

میدانی با سطحی وسیع، بدون برخورداری از سبزینگی لازم و بدنه‌هایی به‌شدت یکنواخت و فاقد هرگونه المان جذاب، فضای خشک و بی‌روحی را به‌وجود آورده است که طبیعتاً واجد جذابیت لازم برای توقف یا حتی عبور عابر از آن نیست. اینکه چرا میدان عتیق به تقلید نامناسب از میدان زیبا و تاریخی نقش‌جهان ساخته‌شده، پرسش مهمی است که باید به‌صورت جدی به آن پرداخت. آیا بهتر نبود که میدان با طرحی کاملاً ابتکاری با توجه به توانمندی‌های فنی، هنری و تکنولوژی دوران معاصر در این منطقه شکل می‌گرفت تا بتواند میراث و یادگاری ارزشمند از این دوره از تاریخ کشور برای نسل‌های آینده باشد؟ عامل بازدارنده دیگر برای رونق میدان عتیق عدم تکمیل پروژه، به‌خصوص اجرای طرح‌های بازسازی موردنیاز در بافت‌های پیرامونی آن است.

از ابتدا قرار بود احیا و بازسازی میدان در وسعتی وسیع‌تر انجام شود که هنوز این مرحله از کار پیش نرفته و درواقع اجرای پروژه ناقص مانده است. ایجاد ارتباطات مناسب میدان با بافت‌های پیرامونی و به‌خصوص تأمین دسترسی‌ها و پارکینگ‌های موردنیاز از ضروریات این پروژه بوده و است که هنوز وجود خارجی ندارد و لذا موجب انزوای میدان شده است. نکته مهم دیگر اینکه هنوز برای واحدهای تجاری بدنه میدان کاربری غالبی در نظر گرفته نشده است. این نکته مهمی است که هرچه زودتر باید تعیین‌تکلیف شود. در غیاب چنین تصمیمی، در حال حاضر عمده واحدهای تجاری خالی و بدون رونق است و آن تعدادی هم که فعال هستند و مشاغلی همچون تریکوفروشی، بستنی و آب‌میوه‌فروشی، اغذیه‌فروشی و… دارند، چندان زیبنده یک میدان این‌چنینی نیست و قطعاً هیچ جذابیتی برای بازدیدکننده از میدان ندارند.

به نظر شما در بازآفرینی میدان عتیق به‌غیراز توجه به ظاهر و کالبد، آیا به مفاهیمی همچون ایجاد معنا یا خاطره‌سازی و حیات اقتصادی توجه شده است؟ اگر چنین مفاهیمی نادیده گرفته شده‌اند، چطور می‌شود این مفاهیم را حالا در میدان گنجاند؟

واقعیت این است که نمی‌توان حس تعلق و معنا را به یک فضای کالبدی جدید و نوبنیاد تزریق کرد. تحقق این موضوع تابع شرایط خاص و البته تأمین ملزومات و پیش‌نیازهای اولیه از قبیل برخورداری از ساختار کالبدی جذاب و زیبا، فراهم‌سازی بسترهای لازم برای ایجاد تعامل‌های اجتماعی، برخورداری از زمینه‌های مناسب برای شکل‌گیری فعالیت‌های اقتصادی، فرهنگی، گردشگری و… است؛ همچنین باید حداقل چند نسل بیایند و بروند و خاطره‌هایی شکل بگیرد تا به‌مرور حس تعلق و معنا در آن فضا ایجاد شود؛ البته می‌توان با به‌کارگرفتن تمهیدهای مختلف تا اندازه زیادی ایجاد حس تعلق و معنا را در فضا تسریع کرد.

محوطه‌سازی‌های زیبا برای ایجاد انگیزه توقف و برقراری تماس‌های چهره‌به‌چهره شهروندان، نورپردازی جذاب، برگزاری مراسم فرهنگی و اجتماعی در مناسبت‌های مختلف، فراهم‌کردن جذابیت‌های تجاری، اقتصادی و گردشگری و… در محل همه‌وهمه می‌توانند به‌مرور کشش و جذابیت حضور در فضا را برای شهروندان و گردشگران ایجاد کنند. درهرصورت همان‌طور که گفته شد، اگرچه ایجاد حس تعلق و معنا در یک فضای عمومی و اجتماعی فرمول خاص و تعریف‌شده‌ای ندارد، به‌هرحال می‌توان با انجام برخی از اقدامات، تحقق آن را تسریع بخشید. بنابر آنچه گفته شد، در حال حاضر میدان بازسازی‌شده عتیق فاقد شاخصه‌های موردنظر برای ایجاد حس تعلق و معناست؛ ولی احتمالاً می‌توان با اخذ تمهیدهای مناسبی که به بعضی از آن‌ها اشاره شد تا حدودی به رفع این نقیصه مهم پرداخت.

وقتی صحبت از میدان می‌شود، همه انتظار دارند این مکان به جایی برای تعامل‌ها و همبستگی و مشارکت عموم مردم تبدیل شود؛ مثلاً برنامه‌های مختلف در آن برگزار شود و مردم به آن اقبال بیشتری نشان دهند؛ ضمن اینکه میدان از یک ساعتی به بعد، به‌طورکلی غیرفعال می‌شود و دیگر خبری از همان ترددهای محدود نیز در آن نیست. چرا میدان عاری از هرگونه تعاملی است؟ آیا روشن نگه‌داشتن و فعال‌بودن میدان تا نیمه‌های شب یا صبح می‌تواند منجر به تغییری در عملکرد آن شود؟

البته نورپردازی مناسب میدان قطعاً می‌تواند بر جذابیت‌های شبانه آن بیفزاید و جاذب جمعیت بشود؛ ولی فکر نمی‌کنم روشن‌نگه‌داشتن میدان بعد از نیمه‌شب تأثیر مهمی بر ارتقای عملکرد آن داشته باشد؛ ضمن آنکه باید توجه داشت در قوانین موجود، فعالیت واحدهای تجاری صرفاً تا ساعت دوازده شب مجاز است و پس‌ازآن باید تعطیل شوند؛ لذا غیرفعال‌شدن واحدهای تجاری میدان بعد از ساعت دوازده شب از جذابیت میدان به‌شدت خواهد کاست و بعد از آن ساعت، حضور شهروندان در میدان مستلزم مراقبت‌های جدی ایمنی و امنیتی خواهد بود.

میدان عتیق تا پیش ‌از این محلی برای رفت‌وآمد اقشار مختلف و همچنین افرادی از شهرهای مجاور بوده است؛ جایی که همه آن را به منصف‌بودن کسبه و ارزان‌بودن اجناسش می‌شناختند. آیا این مکان هنوز هم توانسته است کارکرد قبلی خود را حفظ کند؟

شاید اصلاً طراحان میدان عتیق چنین ذهنیتی نداشته‌اند که میدان کنونی عیناً همان کارکرد میدان عتیق را داشته باشد. به‌هرحال شکل و فرم میدان عتیق سابق و جایگاه آن در ساختار کالبدی شهر و فضای پیرامونی آن مجموعه شرایطی را فراهم کرده بود که افراد مختلف از دور و نزدیک می‌توانستند با دسترسی نسبتاً آسان در میدان حضور یابند و به رفع حوائج خود و خرید اقلام موردنیازشان بپردازند. بازارهای متصل به میدان عتیق و تنوع واحدهای تجاری و به‌خصوص وجود انبارها و باراندازهای متعدد نقش مهمی در این امر داشتند؛ اما میدان بازسازی‌شده کنونی به‌هیچ‌وجه نتوانسته است چنین نقشی را ایفا کند و البته شاید هم با توجه به شرایط موجود نباید چنین انتظاری از آن داشت. در حال حاضر نقش‌های قدیمی میدان عتیق تا حدودی به بازارها و بافت‌های پیرامونی میدان بازسازی‌شده انتقال یافته است و خود میدان در حال حاضر کارکردهای قبلی میدان عتیق را ندارد؛ چراکه ساختارها و روابط و تعامل‌های قبلی کاملاً برهم خورده است.

ابنیه و اماکن تاریخی در این بافت قرار دارند، اماکنی که شاید ازنظر قدمت و معماری بی‌نظیر باشند؛ اما چرا این ابنیه آن‌طور که بایدوشاید نتوانسته‌اند مانند سایر ابنیه تاریخی مورد اقبال گردشگران درآیند و در لیست بازدید آن‌ها قرار بگیرند؟

میدان عتیق در وضعیت فعلی به یک دلیل مهم جاذب گردشگر نیست. وقتی میدانی با قدمت میدان نقش‌جهان به‌عنوان نمونه‌ای منحصربه‌فرد که ثبت جهانی نیز است، در شهر وجود‌دارد، ترجیح گردشگران بر این است که با توجه به وقت محدودی که در اختیار دارند، به بازدید میدان نقش‌جهان بروند و وقت خود را آنجا بگذرانند. فاکتورهای مهم میدان نقش‌جهان از قبیل قدمت چندصدساله، ساختار کالبدی بسیار زیبا و جذاب، واحدهای تجاری فعال در عرصه صنایع‌دستی، محوطه‌سازی‌های سبز و زیبا، وجود عناصر تاریخی و ارزشمند در چهار بدنه اصلی و… آن را به مقصدی بی‌بدیل و بدون رقیب برای گردشگران تبدیل کرده‌است؛ بنابراین بسیار طبیعی است رغبت چندانی برای بازدید از میدانی تقلیدی و تکراری که فاقد ویژگی‌های ارزشمند میدان اصلی است، وجود نداشته باشد‌. در حال حاضر وجود چند اثر تاریخی ارزشمند مثل مسجدجامع، منار زیبای مسجدعلی و… در پیرامون بلاشک از نقاط مثبت و جذاب میدان عتیق است که هنوز به نحو مطلوب با میدان تازه بازسازی‌شده عجین نشده‌اند و به نظر می‌رسد عناصر جداگانه‌ای از میدان هستند. به نظر می‌رسد میدان عتیق (به‌استثنای عناصر تاریخی پیرامونیِ آن) به زمان بسیار زیادی نیاز دارد تا بتواند به یک مقصد گردشگری فعال تبدیل شود.

بازآفرینی میدان هنوز به نقطه پایانی نرسیده و همچنان ادامه دارد. آیا پس از اتمام بازآفرینی دیگر امکان دخل‌وتصرف در آن وجود نخواهد داشت؟ آیا می‌توان پس از اتمام این پروژه به شناسایی نقاط‌ضعف پرداخت و آن‌ها را برطرف کرد؟

البته اینکه بعد از اتمام یک پروژه بزرگ شهری مثل میدان عتیق و شروع بهره‌برداری از آن، مسئولان ذی‌ربط پیوسته عملکرد آن را رصد کنند و از میزان تحقق یا عدم تحقق اهداف اولیه آن مطلع شوند، ایده بسیار خوبی است و به‌خصوص می‌تواند تجربه‌هایی به دست دهد که در اجرای پروژه‌های بعدی هم مفید باشد. این رصد و پایش باید با رعایت چند نکته صورت‌پذیرد: مراحل اجرایی پروژه کامل شده و مدت‌زمان کافی از موعد بهره‌برداری آن گذشته باشد؛ همچنین بررسی کارشناسی در همه ابعاد کالبدی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و… صورت پذیرد. باید توجه داشت که تجدیدنظر یا اصلاح در ساختار کالبدی یک پروژه نوبنیاد چندان آسان نیست و ایجاد تغییر در آن غیر از هزینه‌های نسبتاً زیاد، دارای پیامدها و بازتاب‌های اجتماعی نیز است؛ بنابراین لازم است قبل از اجرای پروژه، به‌خصوص در طراحی کالبدی و فیزیکی آن، دقت کافی به‌کار گرفته شود تا نیازی به اصلاح آن در آینده پیش نیاید؛ موضوعی که شاید بتوان گفت در طراحی فیزیکی میدان عتیق در حد موردانتظار انجام نشد و شاید اگر در این رابطه اجماع‌نظر کارشناسی شهر و استان موردتوجه قرار می‌گرفت، نتیجه مطلوب‌تری حاصل می‌شد.

پیرامون میدان عتیق جزو بافت ناکارآمد است که ازلحاظ اجتماعی و فرهنگی مشکلات بسیار زیادی دارد. عدم توجه به اطراف این مکان، تا چه میزان بر بی‌توجهی شهروندان و عدم تمایل به رفت‌وآمد به آن تأثیر دارد؟

تردیدی وجود ندارد که باید در محدوده میدان عتیق سابق و بافت‌های پیرامونی آن‌که به‌شدت به لحاظ کالبدی فرسوده و مستهلک‌‌شده و از نظر اجتماعی هم با مشکلاتی مواجه‌بود مداخله‌ای جدی صورت می‌گرفت و روح تازه‌ای به این محدوده فرسوده و قدیمی و تاریخی شهر دمیده می‌شد. این نیاز با احداث میدان عتیق که مداخله‌ای به‌اصطلاح بزرگ و گسترده بود، انجام شد که در نوع خود در ایران و جهان قطعاً مداخله‌ای کم‌سابقه یا بی‌سابقه در یک بافت تاریخی بود. این مداخله در شرایطی صورت پذیرفت که مستندات قابل‌اعتمادی از شکل و فرم اولیه میدان در دوره سلجوقی وجود نداشت و صرفاً از روی بعضی از آثار کالبدی باقی‌مانده در محل چنین طرحی برداشت و اجرا شد.

فارغ از این بحث که طرح اجراشده واقعاً چقدر به طرح میدان دوره سلجوقی وفادار است یا نه، این پرسش جدی در جامعه کارشناسی وجود دارد که اصلاً چه ضرورتی داشت میدان عیناً (حتی اگر مستندات کافی هم وجود می‌داشت) مثل هزار سال پیش اجرا می‌شد؟ آیا بهتر نبود این مداخله به شکل مطلوب‌تری صورت می‌گرفت تا برای تحقق هدف اصلی، یعنی دمیدن روح تازه به منطقه، مفیدتر باشد؟ آنچه اکنون می‌شود قضاوت کرد این است که میدان عتیق به‌صورت یک لکه در بافت اجراشده که نه‌تنها نتوانسته هویتی را احیا کند بلکه تأثیری هم بر ارتقای کیفیت‌های محیطی پیرامونی نداشته‌است. البته همان‌طور که در پاسخ به سؤال اول اشاره کردم شاید برای قضاوت این‌چنینی زود باشد و باید برای یک قضاوت منصفانه‌تر کمی صبور باشیم و فرصت بیشتری بدهیم تا پروژه بتواند تأثیرات خود را بیشتر نمایان کند.

به نظر شما چه اقداماتی باید انجام داد تا این طرح به اهداف خود برسد؟

در پاسخ به اینکه چه باید کرد تا هرچه‌زودتر میدان عتیق به اهداف اولیه خود برسد یعنی اولاً تبدیل به یک مقصد مطلوب برای شهروندان و گردشگران شود و دوماً بتواند نقشی مهم در تغییر ساختار کالبدی و اجتماعی منطقه ایجاد کند، دو راه‌حل یکی اجرایی و یکی ایدئال می‌تواند مطرح شود. در راه‌حل اول که فرض بر حفظ ساختار کالبدی میدان است، باید به هر طریق ممکن رضایت مالکان اولیه جلب و میدان جلوخان مسجد جامع تکمیل شود؛ ضمن اینکه بافت‌های فرسوده پیرامونی میدان بازسازی و دسترسی‌ها و پارکینگ‌های موردنیاز میدان نیز تأمین‌شده و کاربری غالبی برای واحدهای تجاری میدان تعریف شود؛ همچنین محوطه‌سازی میدان موردبازنگری قرار گیرد و به هر طریق ممکن میزان سبزینگی میدان توسعه یابد؛ نورپردازی جذاب‌تری برای میدان تدارک دیده شود تا بناهای تاریخی پیرامون میدان انعکاس جذاب‌تری در میدان پیدا کنند و نهایتاً برای مدتی یک موزه یا یک نهاد اداری یا آموزشی یا فرهنگی در یکی از اضلاع میدان استقرار داده شود تا بتواند زمینه حضور هرچه بیشتر شهروندان را در میدان فراهم کند.

در راه‌حل ایدئال فرض بر امکان تغییر جزئی یا کلی در ساختار فیزیکی میدان است. در راه‌حل جزئی، احداث چهار سردرب ورودی با ارتفاعی بلندتر در چهار ضلع میدان پیشنهاد می‌شود. سردرب‌های شرقی و غربی برای ورود و خروج به بازارهای مجاور، سردرب شمالی برای ورود و خروج به میدان جلوخان مسجدجامع و سردرب جنوبی باید بتواند ورود و خروج به بناها و بافت‌های تاریخی جنوب میدان را تأمین کند. وجود این چهار سردرب ورودی با ارتفاعی بلندتر و معماری خاص می‌تواند از یکنواختی موجود بدنه‌ها کاملاً بکاهد و در هر بدنه نقطه‌عطف جذابی را ایجاد کند.

در ایده آرمانی دیگر می‌توان از فضای موجود میدان استفاده کرد و یک میدان بیضی‌شکل با سبک معماری کاملاً متمایز و جذاب احداث کرد که درواقع بتواند جلوه‌ای شایسته از استعدادها و توانمندی‌های معماران و هنرمندان امروز کشور باشد و به یادگار از این دوره تاریخ کشور برای نسل‌های آینده باقی بماند. در این طرح هیچ تخریبی در وضعیت موجود میدان صورت نمی‌گیرد و چهار فضای مثلثی‌شکلی که در چهارگوشه میدان فعلی باقی می‌ماند، می‌تواند به چهار بازار کاملاً تخصصی در حریم بلافصل میدان بیضی‌شکل جدید تبدیل شود. البته طرح این ایده بسیار ابتدایی و ناپخته است و صرفاً به‌عنوان یک ایده مطرح می‌شود. بدیهی است که ایده باید به ارزیابی و سنجش دقیق کارشناسی گذاشته‌شده تا امکان یا عدم امکان اجرایی آن مشخص شود.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

14 + سیزده =