دبیر جشنواره «ایده روایت زن شهید» از اعلام دومین دوره فراخوان این رویداد در اردیبهشت ماه امسال خبر داد.
کتاب «دایکه کان ایستاده اند؛ تاریخ شفاهی مقاومت زنان، دفاع مقدس و پشتیبانی جبهه ها» نوشته زهره یزدان پناه قره تپه به تازگی توسط انتشارات راه یار منتشر و روانه بازار نشر شده است.
از عوامل بسیار مؤثر بر سینمای ایران انقلاب سال 57 است. بعد از جریاناتی که در بالا گفته شد طبیعتا انقلاب میشد. یعنی در هر مملکت دیگری هم بود آن وضع به انقلاب منتهی میشد.
پیامی که اواخر فیلم «غریب» به همکار سینماییام دادم، از این قرار بود: دارم اُوِردوز میکنم! شعار بهطور یکدست و متعادل در تمام عناصر فیلم جاری بود؛ در دیالوگ، بازی، دکوپاژ. انصاف بدهیم.
سال ۱۳۲۰ بنایش را میگذارند، در ۳۰ کیلومتری غرب شهر اصفهان؛ مدرسه هشتاد و یک ساله که هنوز پایگاهی برای آموزش دانش آموزان خطه نجفآباد است. «دبیرستان شهید محمد منتظری»، شناسنامهاش ۲۳۴ شهیدش است با مُهری که بر روی پیشانیاش خورده؛ «شهیدستان ایران». این مدرسه را با عنوان پرشهیدترین مدرسه کشور میشناسند که دانشآموزان زیادی از آن در سالهای دفاع مقدس به شهادت رسیدند. بنابر شواهد، در طول سالهای دهه ۶۰ این شهیدستان در سه رشته تحصیلی علوم انسانی، ریاضی و علوم تجربی فعالیت میکرد و هزار و ۲۰۰ دانشآموز داشت.
«خدا صبرش را میدهد»؛ این جملهای است که بهواسطه مراوده و صحبت و همنشینی که در طول این سالهای کاری با مادران شهدا داشتهام، از زبان آنها زیاد و مکرر شنیدهام. «صبر» کلیدواژه همه مادران شهداست و «صبوری» مسلک و مرام آنها. فرقی ندارد یک پسر داده باشند یا بیشتر؛ گاهی حتی همسرانشان هم در کنار پسرانشان رفتهاند و به شهادت رسیدهاند؛ اما دل آنها دریاست و همه این سالها حتی خم به ابرو هم نیاوردند. «خدا صبرش را میدهد…»؛ این آرمان و عقیده همه مادران شهداست. آنچه در ادامه آمده است مادرانههایی از چندمادر شهید است که با هم مرور میکنیم. مادر شهید منصور رئیسی؛ مادر شهیدان علی، ناصر و مسعود خودسیانی، مادر شهید سعید چشمبراه و مادر شهید مدافع حرم فاطمیون، شهید احمد ترابی…!
«تا پای جان»، بزرگترین نمایش ترکیبی دفاع مقدس است که به مدت نه شب، شهید صیاد شیرازی را در قاب خود نشاند و برشهایی از زندگی این سردار پرافتخار ارتش، از تولد تا شهادتش را برای مخاطبانش به تصویر کشید.