به گزارش اصفهان زیبا؛ انتخابات پیش روی ریاستجمهوری در شرایطی برگزار میشود که دوران ریاست دولت یکی از خدومترین افراد به انتها نرسید. آیتالله رئیسی بهخوبی توانست معیارهای یک رئیسجمهور شایسته را متجلی کند و حالا مردم ایران در هشتم تیر قرار است با این امید که منتخب بعدی بتواند ادامهدهنده مسیر نیمهتمام هشتمین رئیسجمهور ایران باشد و سرنوشت چهارساله آنها را بهخوبی رقم بزند، پای صندوقهای رأی خواهند رفت؛ فردی که مطمئنا در قامت ریاستجمهوری باید از ویژگیهای شاخصی برخوردار باشد و بر این اساس، بر کرسی نخست دولت چهاردهم بنشیند.
پیشوای ما امیرمؤمنان نیز در واگذاری حکومت مصر به مالکاشتر، نامهای به او میدهد تا در امر حکومتداری، راه را به او نشان دهد؛ نامهای که در آن ویژگیها و دستورالعملهای ویژهای برای حکومتداری آمده است و درعینحال که مردم را در انتخاب فردی اصلح برای این منصب یاری میکند، دستورالعملهای آن نقشه راهی است برای دولتمردان در حکومت اسلامی. در همین رابطه به گفتوگو پرداختیم با حجتالاسلاموالمسلمین علی رهبر اسلامی، استاد دانشگاه و نویسنده کتاب بر شانههای اقیانوس؛ کتابی در باب نهجالبلاغه و ترجمه و شرح ادبی آن، تا از منشور حکومتداری امیرالمؤمنین نقشه راه را پیدا کنیم.
به گفته این استاد دانشگاه، نگرش امیرمؤمنان در حیطه اخلاق، سیاست، مدیریت و پارسایی بهخوبی در نامه ایشان به مالکاشتر آورده شده است. در این نامه به مالک توصیه میشود، حاکم جامعه باید دلسوز مردم بوده و در کنار دلسوزی و مهربانی، لطف خاصی به مردم داشته باشد. رهبر همچنین در بستر این نامه به خشنودی و رضایت آحاد مردم اشاره میکند و به «اصفهانزیبا» میگوید: «در فرازی از نامه امام(ع) به مالکاشتر تذکر داده میشود که حکومت موظف است به همه اقشار مردم خدمترسانی کند؛ ممکن است این افراد موافق حکومت نبوده یا مسلمان نباشند.»
با توجه به شرایط کنونی سیاسی کشور در شهادت آیتالله رئیسی و انتخابات پیش از موعد ریاستجمهوریِ هشتم تیر، چه کسی شایسته تصدی کرسی نخست دولت آتی است؟
هشتم تیر روز بسیار مهم و تعیینکنندهای است. باید شخصیتی انتخاب شود که تداومبخش راه شهید آیتالله ابراهیم رئیسی باشد؛ کسی که خلقوخوی خدمتگزاری، مردمداری و مردمدوستی همچون این شخصیت در او نهادینه باشد. فرد جایگزین آیتالله رئیسی رسالت بسیار سنگینی بر عهده دارد؛ چراکه این شهید بزرگوار چه ازنظر شخصیت و چه ازنظر خدماتی که برای کشور ارائه کرد، واقعا در سطح بالایی قرار داشت.
در نامه امام علی (ع) به مالکاشتر که از آن بهعنوان عهدنامه حکومتگری یاد میکنند، اصول حکومت و مدیریت و خصوصیات یک دولتمرد خوب آمده است. در همین راستا ویژگیهای یک رئیسجمهور شایسته را بررسی کنید.
بدون اغراق میتوان گفت بسیاری از ویژگیهایی که در نامه 53 نهجالبلاغه برای یک مدیر کشوری داریم، در شهید رئیسی متجلی بود. هرچند مالکاشتر به فرمانداری مصر نرسید و در راه شهید شد، نامه امیرالمؤمنین به این شخصیت که همان نامه ۵۳ نهجالبلاغه است، در جایگاه خود یک اعجاز است. این اعجاز نگرش امیرمؤمنان در حیطه اخلاق، سیاست، مدیریت و پارسایی را نشان میدهد.
این نامه به نوبه خود یک منشور حکومتداری است، منشوری که حتی موردتوجه سازمان ملل قرار گرفت و این نوشته امیرالمؤمنین را سند عدالت تاریخ برشمردند. فردی که در رأس قوه مجریه قرار میگیرد، باید فردی خودساخته باشد؛ اگر اینگونه نباشد، بهجای خدمت به مردم، آسیبرسان خواهد بود. متأسفانه دیدهایم که برخی در کشور، ظاهر خدمترسانی به خود گرفتند؛ اما نتوانستند در راه بمانند و در پایان آسیبهای بزرگی ایجاد کردند. این آسیبها به دلیل خودساختهنبودن فرد بود.
فرد خودساخته کسی است که در حوادث، تصمیمگیریها، برخوردها، خشم، خوشی و ناخوشی بتواند تصمیم درست بگیرد و خودش را نشان دهد. امیرالمؤمنین(ع) در فراز اول نامه به مالکاشتر میفرمایند: «او را به تقوای خداوند و مقدمداشتن فرمانپذیری از خدا و پیروی ازآنچه در کتابش از واجبها و مستحبات مقرر فرموده است، فرمان میدهم.» تقوا یعنی انسان جانب رضایت خدا را بر همه رضایتها مقدم بدارد؛ البته باید توجه کرد که زندگی فرازها و فرودهای فراوان و چموخمهای بسیار دارد. گاهی اوضاع روبهراه است، گاهی نابسامان. مهم این است که انسان بتواند در هر شرایطی رضایت پروردگار را که همان رعایت واجبات و مستحبات است، در نظر بگیرد. در دنیا افراد خودساختهای که در یکسری ویژگیها به توانایی رسیدهاند، میتوانند به ملتشان خدمت کنند؛ اما در اسلام مهمتر از هر چیزی پارسایی است.
مطمئنا پارسایی در حکومتداری بسیار سختتر است. نشانههای پارسایی دولتمردان چیست؟
پارسایی در حکومتداری و تعامل با مردم به این معناست که اگر وعدهای به مردم داده میشود، به آن عمل شود. فرد پارسا باید صادق باشد. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «و یمنعون الماعون». آیه به این معناست که مدعیان مانع خیر میشوند. فرد پارسا نباید مانع خیر شود. خداوند همواره به احسان به خلق فرمان داده است. رئیسجمهور همواره باید به فکر احسان به خلق باشد؛ البته ما از درون افراد بیخبریم؛ اما همان صداقت، راستگویی و خوشخلقی نشانههای خوبی برای فرد است.
خداوند به پیامبر اکرم(ص) فرموده است: «بال رحمتت را برای افراد باایمان بگستر.» این عبارت به تواضع و فروتنی اشاره میکند، تواضعی که بهخوبی در آیتالله رئیسی قابلمشاهده بود. فرد پارسا باید همواره عدالت را در امور خود رعایت کند. کسی که بیدلیل برخی را به برخی ترجیح دهد، پارسا نیست.
با تمرکز بر مبانی نامه امیرالمؤمنین به مالکاشتر، چگونه میتوان پیش از انتخابات به شناخت خوبی درباره نامزدها دست پیدا کرد؟
در فراز دیگری از این نامه امیرالمؤمنین آورده است: «املک هواک»؛ یعنی مالک هوای نفست را داشته باش و افسار آن را بگیر؛ مبادا هوای نفس مالک تو شود و هرجا میخواهد تو را ببرد. امامعلی(ع) در خطبهای دیگر در رابطه با ظهور حضرت حجت (ارواحنا فداه) میفرماید: «یعطف الهوی علی الهدی.» این عبارت اشاره میکند که در حکومت آن حضرت همه خواستهها به هدایت پروردگار متصل میشود.
در ادامه، امیرالمؤمنین در رابطه با قبل از ظهور میفرماید: «اذا عطفوا الهدی علی الهوی»؛ یعنی زمانی حضرت ظهور میکنند که بسیاری، دستورات هدایت الهی را تابع خواستههای خود کردهاند. اگر دستوری با خواستهشان همخوانی نداشته باشد، دستور الهی را نادیده میگیرند و آن را کنار میگذارند. متأسفانه همواره افرادی را دیدهایم که با کوچکترین هیاهو از جانب هوادارانشان از خود، بیخود میشوند و هوا برشان میدارد. این افراد مالک هوای نفسشان نیستند.
یک زمانی در اولین انتخابات ریاستجمهوری شخصی انتخاب شد که در زمان هیاهو و تشویق هوادارانش نمیتوانست شادی و شعف درونش را مخفی کند. بهطور خلاصه، عرض میکنم اگر مبانی که در نامه امیرالمؤمنین به مالکاشتر آمده است، رعایت شود، بسیاری از مسائل حل خواهد شد. هر یک از آقایانی که نامزد ریاستجمهوری شدهاند، مسئولیتی برعهده داشتهاند. با بررسی صفات گفتهشده در زمان مسئولیتشان میتوان به شناخت خوبی از آنها رسید.
فرد رئیسجمهور باید در مسیر تعامل با مردم گام بردارد. امامعلی(ع) در این رابطه چه توصیهای به مالکاشتر داشتند؟
امام در فراز دیگری از نامه به مالکاشتر توصیه میکنند که لطف و رحمت به توده مردم را به قلب خودت سنجاق کن و بچسبان؛ یعنی حاکم جامعه باید دلش برای توده مردم به رحم بیاید؛ بهویژه در کشور ما که خونهای پاکی در راه انقلاب ریخته شده است. حاکم جامعه باید دلسوز مردم و انقلاب باشد؛ نه آنکه بیتفاوت به همه اینها تنها به دنبال قدرتطلبی باشد. امیرالمؤمنین میفرمایند که در کنار دلسوزی و مهربانی، لطف خاص به مردم داشته باش.
لطف خاص به چه معناست؟
لطف خاص به این معناست که بعضی از مردم بنا به شرایطشان نیازمند نظر و توجه ویژه هستند. یک نمونه از توجه ویژه در کشور ما یارانه است؛ کاری که دولت سیزدهم انجام داد و همه اقشار جامعه را مستحق کمک یکسان ندانست. یارانه در دولت آیتالله رئیسی از بسیاری متمولان سلب شد و در کنار آن، کمکهای ویژهتری به اقشار ضعیفتر جامعه صورت گرفت؛ البته رحمت عمومی و مهربانی باید شامل همه مردم شود.
جمله عجیبی در ادامه نامه حضرتعلی(ع) به مالکاشتر آمده است که در دنیا هم این عبارت معروف شده و بزرگان مسیحی نیز توجه ویژهای در حکمرانی به این عبارت دارند: «ولا تکونن علیهم سبعا ضاریا تغتنم اکلهم، فانهم صنفان؛ اما آخ لک فی الدین و اما نظیر لک فی الخلق»؛ با این مضمون که هرگز نباید مانند حیوان درنده به داراییهای مردم چشم داشته باشی و اموال آنها را مغتنم بشماری؛ چراکه آنها یا برادران دینی تو بوده یا مانند تو انسان هستند.
در این خصوص مثالی بزنید؟
داشتهایم مسئولان یا حاکمانی که املاکی در حیطه حکمرانیشان دارای شرایط ویژهای بوده است و آنها این املاک را برای خود یا نزدیکانشان برداشتهاند.
آیا طبق این نامه، خدمترسانی به مردم باید اولویت حکومت اسلامی باشد؟
بله؛ نکتهای که باید در اینجا به آن اشاره کرد، ظلمنکردن به همه افرادی است که تحت حکومت هستند. حکومت موظف است به همه اقشار مردم خدمترسانی کند؛ ممکن است این افراد موافق حکومت نباشند یا مسلمان نباشند. امیرالمؤمنین(ع)میفرمایند شاید برادر دینی تو نباشند، اما انسان هستند. همانطور که مشاهده میکنیم خدمات بهداشتی، عمرانی، امنیت و بسیاری خدماتی که لازمه زندگی انسان است، به همه مردم ارائه میشود.
بر این اساس، آیا حاکم جامعه اسلامی باید در برخورد با عموم و خواص، خشنودی و رضایت همه را در نظر بگیرد؟
در جایی از نامه امیرالمؤمنین به مالکاشتر، امام به مالک توصیه میکند که خشنودی مردم را در نظر بگیرد. خشنودی و رضایت آحاد مردم مسئله بسیار مهمی است. شاید در جایی ظالم، سارق یا جنایتکاری باشد که مطمئنا نباید از حکومت راضی باشد. در ادامه آمده است: «چراکه خشم انتقامانگیز مردم، خشنودی خواص را بیاثر میکند»؛ اگر کسی خطایی انجام دهد، باید متناسب با آن، مجازات شود؛ خواه پس از مجازات موافق حکومت باشد، خواه مخالف.
در ادامه آمده است: «خشم انتقامی خواص در صورت رضایت مردم نادیده گرفته میشود»؛ اگر مردم رضایت داشته باشند، نارضایتی خواص بیاهمیت خواهد بود. سپس امام(ع) میفرماید: «و عدهای از میان مردم چنین نیستند که مانند خواص برای حاکم در زمان آسایش پرهزینه باشند و در فشار کمترین کمکی بدهند»؛ به این معنی که بعضی کمترین کمک و خدمت را به حکومت میکنند؛ اما توقع و انتظار زیادی از حکومت دارند و قدرتطلب هستند.
با توجه به مضامین و اصول این نامه، مهمترین نکتهای که مردم باید در انتخاب رئیسجمهور اصلح مدنظر قرار دهند، چیست؟
در فرازی از این نامه به مالکاشتر تذکر داده میشود که بدترین وزرا و بازوهای حکومتی تو کسانی هستند که در گذشته به اشرار کمک کردهاند. اگر مردم ما در این انتخابات به این موضوع توجه داشته باشند و در تحقیقهایشان بنگرند چه کسانی در گذشته با مواضع و صحبتهایشان جانب دشمنان و اشرار را گرفتهاند، میتوانند در انتخاب اصلح بهتر عمل کنند؛ همچنین در ادامه، امام اشاره میکنند که سابقه و کارنامه افراد اهمیت ویژهای دارد؛ اینکه افراد در فرازونشیبهای سیاسی کشور چگونه موضع گرفتهاند و چگونه عمل کردهاند؟ آیا در آتشافروزیها آتشبیارمعرکه بودهاند یا در کنار مردم بوده و به دنبال خاموشکردن فتنه بودهاند؟
این کارنامه عملکرد یا به قولی سابقه کاندیداها تا چه اندازه در نحوه مدیریت کشور مؤثر است؟ از طرفی آیا کارآمدی بر سابقه اولویت دارد؟
شش بزرگوار در این دور انتخابات ریاستجمهوری توسط شورای نگهبان احراز صلاحیت شدهاند و باید در معرض رأی مردم قرار گیرند. این افراد در هواوهوسهایشان غرق نشدهاند؛ اکثرشان دارای سابقه و کارنامه خوبی هستند؛ البته ممکن است ضعفهایی در هرکدام از این آقایان باشد.
باتوجه به همه موارد ما باید تلاش کنیم تا بتوانیم خودساختهترین این افراد را انتخاب کنیم؛ کسی که از شم مدیریتی بالایی نیز برخوردار باشد. در اینجا باید متذکر شوم که همه تواناییها و کارآمدیهای شخص باید از پل تعهد الهی بگذرد و سابقه افراد در تشخیص تعهد الهی مشخص است؛ چراکه ممکن است فردی کارهای بسیاری انجام دهد، اما در برهه حساسی به دلیل نداشتن تعهد الهی با یک موضع یا یک عمل نسنجیده همهچیز را بر باد دهد.
امام خمینی(ره) اوایل انقلاب درباره بنیصدر گفتند که علمش بیشتر از عقلش است؛ اما در رابطه با شهیدرجایی فرمودند که عقلش بیشتر از علمش است. تفاوت این دو در عملکردشان مشخص است. کسی که تعهد بیشتری دارد و خود را متعهد به مردم و انقلاب میداند، ممکن است خدمات کمتری ارائه دهد؛ اما در نظر مردم پذیرفته تر است؛ البته کارآمدی و تعهد هر شش نفر کنونی توسط شورای نگهبان تأییدشده، اما بعضی متعهدتر و کارآمدتر از برخی دیگرند.